قبلن ها من را "ماهیچه فلج دار " صدا میزد!حالا کمی آداپته کرده خودش را " چاله چوله" صدا میزند؛ گمانم کار دارد بیخ پیدا میکند!!  فردا پس فردا زل میزند توی چشممان و " چپر چلاغ!" هم خطابمان میکند.وقتی هم میخواهی ناسزایی ،حرف بیخ گلو گیر کرده ای چیزی بگویی کم مانده بزند دماغ بادمجانی ات را به کدو حلوایی تغییر دکور دهد! کم کم حس میکنم رابطه ی من و "اعلی حضرت" اشکال دارد،خرده ریزی چیزی دارد ؛وا میدهم و جرأت حرف زدن هم ندارم!دخترک زورگوی دندان موشی!!