سوره شعرا! مثل اسمش میمونه ، شاعره انگار ، روایتگر داستان هایی از تکرارشون برای قلب و روحم خسته نمیشم.  قرآن و ارتباط من باهاش یه رابطه عجیب و پایداره. یه آرامش ، یه بغل محکمه که شاید از سیزده سالگی سفت و محکم گرمم کرده و بارها در گوشم گفته : میدونم میترسی ، میدونم سخته ، میدونم اشتباه کردی ، میدونم پشیمونی ولی زمان رو از دست نده!  بیا از دایرش بیرون ، بازم خودت رو روبراه کن ،فکر کن ، شک کن، اشکالاتت رو پیدا کن و درست تر قدم بردار. 

سوره شعرا از محکم ترین قصه ها روایت میکنه و برای من تو این روزهای جوانی مثل یه ابر سفید و تپل میمونه ، لبخندم میکنه و از روشناییش لذت میبرم. 

 

* عنوان رو میبینید باز هم شاهکار حضرت مولاناست از یه سایتی دزدی کردم این قسمت رو :

(((اونجا که در مضمون حدیث «الحکمه ضالة المؤمن»، آن حکمت گمشده را که اهل ایمان به دنبال کسب و فهم و درک کردن آنند، حکمت قرآنی می‏‌داند.مولانا تنها به ظاهر قرآن توجه نمی‌کند چرا که نتیجه آن را جز تباهی و گمراهی نمی‌داند و چون در مقام مثل، ظاهر قرآن نظیر حکایت آدم در ظاهر حرف و لفظ است، ولی در باطن، روح، راز، حقیقت، کلام و قول حق است که از نقش حروف و الفاظ ادراک نمی‌شود 

)))