رویاهاتون بیش از حد شیرینه! :)) ما توی رویامون حداکثر میریم جلو، بهش کاسۀ آش نذری رو میدیم! اوشونم سلام میکنه؛کاسه رو میگیره و درو می بنده :) بعدم می پریم از خواب و یادمون میاد که ساعت 8، تاریخ تحلیلیِ صدر اسلام داریم :)))
تفاوتی هم نداره ما هم از خواب بیدار میشیم میبینیم اندیشه ۲ رو هنوز شروع نکردیم ساعت ۱۰ هم امتحان داریم:)))) بعد اتومات تلخ میشه !:)))
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
سخته توی مرداب گل تنهایی کاشتن اما مجالی نیس برای غصه خوردن